اخبار

مروری کوتاه بر مشکلات چشم‌پزشکان جوان

 *گذر از هفت‌خوان دشوار چشم‌پزشک شدن*

می‌گویند چشم‌پزشکی یکی از رشته‌های پزشکی پول‌ساز و‌ پر درآمد است و‌ چشم‌پزشک با انتخاب این رشته می‌تواند زندگی راحت و‌ مرفهی برای خود و‌خانواده‌اش فراهم کند، اما کمتر می‌شنویم این فرد برای چشم‌پزشک‌شدن چه خون دل‌هایی باید بخورد و‌ چه مشقاتی را متحمل شود. 
چشم‌پزشکان برای رسیدن به مرحله‌ای که بتوانند مطب بزنند، باید ۷ سال دوره پزشکی عمومی را پشت سر بگذارند و سپس ۴ سال دوره تخصص چشم‌پزشکی را با موفقیت سپری کنند و پس از اتمام این دوره، طرح خود را بگذرانند؛ محل خدمت طرح هم با شرایط خاص و ضرایب مربوط به هر منطقه متفاوت است. تازه اگر بخواهند دوره فلوشیپی را هم بگذرانند حداقل باید دو‌ سال از عمر خود را در این مسیر سپری کنند.
 
تأسیس مطب؛ خوان دشوار
پس از گذشتن از این خوان‌ها، چشم‌پزشکان جوان برای تاسیس مطب _ که خوان سخت‌‌تری هم هست_ باید شرایط و‌ امتیازات ویژه‌ای داشته باشند؛ داشتن پروانه دائم پزشکی، خدمت در مناطق محروم، شرکت در برنامه‌های بازآموزی و فعالیت‌های علمی و درمانی از جمله الزامات برای دایرکردن مطب است.
وقتی همه این شرایط فراهم شد برای چشم‌پزشکی که نزدیک به ۴۰ سال از عمر خود را صرف علم‌آموزی کرده، تازه ابتدای دست و‌ پنجه نرم‌کردن با مشکلات مالی برای دایر کردن مطب است. 
بزرگ‌ترین چالش چشم‌پزشکان جوان در این مسیر با توجه به تورم افسارگسیخته و تحریم‌های حداکثری ناعادلانه، داشتن سرمایه اولیه زیاد است.
خرید تجهیزات گران‌قیمت، هزینه سرسام آور اجاره و یا خرید ملک، تجهیز و دیزاین مطب، پرداخت حقوق منشی و‌... از جمله مشکلات چشم‌پزشکان جوان برای تأسیس مطب است که اگر خانواده سرمایه‌داری نداشته باشند، به‌راحتی قابل حل نخواهد بود. 
به سخن دیگر، چشم‌پزشک تازه پای به میدان گذاشته یا باید خانواده‌ای پولدار داشته باشد که کمک‌‌های میلیاردی در اختیارش بگذارد و یا با حقوق ناکافی در بیمارستان‌ها شروع به کار کند و عطای تأسیس مطب را به لقایش ببخشد.
 
انتخاب شهر مناسب
در کشور ما، توزیع چشم‌پزشکان نیز مانند دیگر رشته‌های پزشکی متمرکز بر شهرهای بزرگ است. بیشتر آن‌ها در تهران و‌ کلان‌شهرها کار می‌کنند و مناطق محروم‌ و شهرهای کوچک با کمبود متخصص مواجه هستند. از سوی دیگر چشم‌پزشکان جوان حتی اگر بتوانند از پس هزینه سنگین دایرکردن مطب در شهرهای بزرگ برآیند، قدرت رقابت با پزشکان شناخته شده و معروف را ندارند و رسیدن به جایگاه مناسب هم مستلزم زمان و تبلیغات زیاد است. در نهایت آن‌ها چاره‌ای ندارند جز اینکه به مناطق محروم و شهرهای کوچک بروند که در آن مناطق هم امکانات کافی فراهم نیست. 

 مشکل تعرفه‌ها و چالش با بیمه‌ها
تعرفه‌های چشم‌پزشکی به‌ویژه در شهرهای کوچک، پایین‌تر از خدمات ارائه شده است و‌ این مسأله با توجه به این‌که چشم‌پزشکان جوان ابتدای کار از تعداد مناسب بیمار و‌ مراجعه کننده برخوردار نیستند، موجب می‌شود آن‌ها نتوانند از پس هزینه‌های مطب برآیند و به عبارتی دخل‌شان کفاف خرج‌شان را ندهد. 
از سوی دیگر تأخیر سازمان‌های بیمه‌گر در پرداخت مطالبات پزشکان نیز بار مضاعفی بر دوش چشم‌پزشکان جوان می‌گذارد، به گونه‌ای که برای ادامه کار با مشکلات مالی زیادی دست به گرییان می‌شوند.

و خلاصه سخن اینکه بزرگان ما بیهوده نگفته‌اند: " کارها آسان شود، اما به صبر"
چشم پزشکان جوان هم فقط با صبوری می‌توانند از این خوان‌های دشوار بگذرند و  روزی پشت سرشان را که نگاه می‌کنند، به خودشان بگویند: "دمم گرم، راه دشواری را طی کردم".